نگاشته شده توسط: shabtaab | جون 11, 2010

ارمغان شوم ، جدايی دين از سياست !

اسلام را نبايد در برابر مكاتب فكرى محض قرار داد; زيرا مكتب هاى فكرى صرف، تنها در حريم فكر و انديشه برنامه دارند و بس. اگر بخشى از اسلام مربوط به معارف و اعتقادات و جهان بينى است و بخش ديگرى از آن مربوط به امور اخلاقى و تهذيب نفس مى باشد، در كنار اين دو، بخش سومى وجود دارد كه به شرح وظائف و دستورهاى عملى پرداخته است.

اگر اسلام نظارت و ارشاد و امر به معروف و نهى از منكر و جهاد و دفاع دارد، اگر حدود و مقررات و قوانين اجتماعى و جامع دارد، اين نشان مى دهد كه اسلام يك تشكيلات همه جانبه و يك حكومت است و تنها به مساله اخلاق و عرفان و وظيفه فرد نسبت به خالق خود يا نسبت به انسان هاى ديگر نپرداخته است; اگر اسلام راه را به انسان نشان مى دهد و در كنارش از او مسؤوليت مى طلبد، اگر اسلام آمده است تا جلوى همه مكتب هاى باطل را بگيرد و تجاوز و طغيان طواغيت را درهم كوبد، چنين انگيزه اى، بدون حكومت و چنين هدفى، بدون سياست هرگز ممكن نيست.

خداى سبحان درباره اسلام و رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم مى فرمايد: «هو الذى ارسل رسوله بالهدى ودين الحق ليظهره على الدين كله ولو كره المشركون »; يعنى خداى تعالى رسولش را با هدايت و دين حق اعزام نمود تا مردم را در همه ابعاد زندگى هدايت كند و بساط هر طاغوت را برچيند و تا دينش را بر تمام مرام ها و حكومت ها و نظام ها پيروز گرداند. بر اين اساس، پيامبر اسلام براى دو كار آمد نه يك كار; هم براى هدايت و موعظه و تعليم و ارائه قانون آمد و هم براى برچيدن ظلم و ستم و طغيان.

خداى تعالى هدف بعثت همه رسولان خود را چنين بيان مى فرمايد: «ولقد بعثنا فى كل امة رسولا ان اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت » ; ما براى هر امتى پيام آورى فرستاديم كه آنان را به عبادت «الله » دعوت كند و به اجتناب از طاغوت برانگيزد. اجتناب كردن از طاغوت يعنى خود را در جانبى و طاغوت را در جانب ديگر قرار دادن و در جهت او قدم برنداشتن و از خود در برابر تجاوز طاغى دفاع كردن و تسليم و برده او نشدن.

اسلام از آن جهت كه دين الهى است و از آن جهت كه كامل و خاتم همه مكتب هاست، براى اجراى احكامش و براى ايجاد قسط و عدل در جامعه، حكومت و دولت مى خواهد; براى نبرد با طاغوت و ستيز با ظلم و تعدى طاغوتيان، حكومت و حاكم مى خواهد. اسلام بى حكومت و بى اجرا، قانون صرف است و از قانون كه «سوادى بر بياض » است، به تنهايى كارى ساخته نيست و اگر دشمنان اسلام، جدايى دين از سياست را ترويج مى كنند و اسلام بى حكومت را تقديس و تكريم كرده و مى كنند، براى خلع سلاح نمودن مسلمين و جامعه اسلامى است; نه به جهت خيرخواهى و نيك انديشى يا اسلام شناسى واقعى و اصيل آنان.


پاسخ

  1. حالا چی کار می کنید با فیلتر؟!
    می گم شما مقرب ترید. درخواست بدید بی خیال این وردپرس بشن.

  2. جک نگو مومن
    به قول فردوسی
    چو بخت عرب بر عجم چیره گشت
    همه روز ایرانیان تیره گشت
    دیگه مزخرف نگو 30 سال کم نبود

  3. کس نگو مومن

  4. اسلام ناب محمدی کدام است؟

  5. سلام حاجي. خوشبختانه بعد از مدتها به ابزاري «اسلام در خطر افكن» به اسم فيلترشكن دست يافتيم. ولي مثل اينكه همچون هميشه و همه جا علماي اسلام و عزيز دل مسلمين از همه جلوترند!
    دفاع هاي شما از عمل زشت مردم خيلي بسيار زياد خداجو! در حرم امام را خواندم و به اين نتيجه رسيدم چه گل گفته كه «بهترين راه خراب كردن چيزي دفاع بد از آن است»
    فقط من مي‌خواستم از مرجع تقليد شما بپرسم، نه اينكه همه مراجع ـ البته جز يكي ـ محكوم كردند!
    خدا كه با پارتي‌بازي صنف شما را به راه راست‌تر هدايت كرده و بصيرت را در انحصارتان مقرر فرموده، ليكن دعا بفرماييد ما هم اندكي به راه راست هدايت شويم.
    در ضمن عكس قبلي كه از خودتان گذاشته بوديد هم بد نبود، البته اگر اين را نزديكتر مي‌دانيد و ترجيح مي‌دهيد كه حرفي نيست.
    http://haminha.wordpress.com/


بیان دیدگاه

دسته‌بندی