رك و پوست كنده بگم ،تو چه قدر به خدا اعتقاد داری ؟ آيا به قدرتی ابدی ونامنتهی فكر ميكنی ؟ اصلا به چيزی اعتقاد داری ؟يا اينكه تو دلت به هرچی آدم خدا جو و انسان معتقد هست ميخندی ؟
وقتی به در مسجد محله تون نگاه ميكنی واهل مسجد رو ميبينی ،از اينكه هر روز خودشونو مجبور ميكنند 5 بار وضو بگيرند ، جوراب در بيارن ، آستين بالا بزنند كار و كسبشون رو ول كنند برن مسجد ،از همه مهمتر وقت بذارن و مشغول خم وراست شدن بشن بعدشم يه چيزايي بگن و فرت!تموم بشه حالت به هم ميخوره؟ اينهمه كار اساسی و مهم رو زمين مونده حالا اين آقايون مشغول نمازند!
چرا ؟
حالا وقتی كه پير ميشيم واز دنيا ميريم هر دو مون رو تو دو قبر هم شكل ميذارند خيلی زورش زياد باشه تو بالا شهر بهشت زهرا ميكارنمون وسنگ قبرمون رو ميليونی برميدارن وگلهای صد هزار تومنی … . ولی باز فرقی نداريم چون زير يه متر خاكيم و سرد و بی تحرك. پس اين همه نماز ودعا كجا رفت ؟
شايد فكر كنی بگی خوب شد با اين اوضاع كه تو قبر هست ،سعی كنم تمام لذتهای دنيا رو بچشم، كيف كنم ،شاد باشم ، جوونی كنم ، بخوابم راحت باشم وهزار تا برنامه ديگه. وباز نگاه كنی به در مسجد وسر تاسف تكون بدی كه چقدر اين بيچاره ها نفهمند كه وقت با ارزش خودشون رو هدر ميدن.
نميدونم نظرت در مورد مرگ چيه ولی هر چی هست آدم رو نگران ميكنه،
خدا جون نكنه اينهمه داستان! كه راجع به قيامت از اين آخوندها ميشنويم راست باشه!؟نكنه واقعا دنيايی ابدی ماورای اين دنيا وجود داشته باشه!؟نكنه بهشت وجهنمی باشه !؟ البته شايد خودتو با گفتن «ول كن اين توهمات رو به واقعيات بچسب » موقتا خلاص كنی اما باز هنوز ته دلت سوالات مهم زيادی داری كه سركوبشون كردی.
البته من نميدونم اين نگرانی چقدر برات مهمه اما برای من اونقدر اهميت داره كه حاضرم به خاطر حل اون از خوشيهای كاذب بگذرم و برای عبادت مسجد برم.آخه حرف 70 80 يا 100 سال نيست حرف يه زندگي ابديه!
شب تاب 
سلام دوست عزیز.
با عرض معذرت چون کامنتتون صرفا تبلیغاتی بود و شاید اصلا مطلب وبلاگ را نخوانده بودید، تایید نمیکنم. اما احتمالا خواننده اینجا خواهم شد.
موفق و عادل باشید…
By: ققنوس on ژانویه 12, 2010
at 10:36 ق.ظ.
سلام
حاج اقا راجع به مطالب ما نظر ندادید
By: عباس on ژانویه 12, 2010
at 11:24 ق.ظ.
ظاهرا شما به يك دين خاص يا يك فرقه خاص اعتقاد نداري ولي اصول را باور داري در گذشته هم سران مذهبي روسيه بلايي به سر مردم آوردند كه آنها پناه به كمونيست آوردند اميد وارم اين زاده هاي روسي بلايي به سر جوان هاي ما نياورند كه همه از دين بري شوند، حالا هر دين مذهبي كه مي خواهد باشد.
By: ناشناس on ژانویه 12, 2010
at 2:11 ب.ظ.
چه کاری می توانه از صحبت با خدا مهمتر باشه؟
By: ati on ژانویه 12, 2010
at 3:46 ب.ظ.
بسيار نوشته سطحي و آبکي بود که از يک روحاني انتظار بيشتري است . اگر منبرتان هم اينگونه کم محتوا باشد واويلا . يا سوادتان را افزايش دهيد لطفا ، يا مخاطبانتان را کم سواد مپنداريد !
****************
امير جان
از لطفت ممنونم واز اينكه نظرت رو راجع به نوشته من بی پرده بيان كردی متشكرم
سعی ميكنم بعد از اين باز هم دقت بيشتری در نوشتن به خرج بدم .از تو هم به خاطر اينكه باعث اتلاف وقتت شدم معذرت ميخوام .البته به نظر من هيچ نويسنده بزرگی از اول بزرگ نبود.
موفق باشی
By: amir on ژانویه 12, 2010
at 4:40 ب.ظ.
سلام
پسر خوب وقتی از خدا حرف می زنی فقط از خدا حرف بزن خدایی که به همه ربط داره و به گروه خاص ربط نداره.
اخوند ،راهب، و….. که دکه راه انداختن ،رو ملاک قرار نده ،چشمات رو باز کن و اون چیزی رو که میبینی با اون چیزی که در وجودت هست تطبیق بده و خودت و چرا بودنت رو بشناس و بعد به سراغ خدا برو.
گفتم اون چیزی که در وجودت هست:در وجود من و تو یه حقیقتی هست که لااقل خودمون از ش خبر داریم و می دونیم که حقیقته یا به عبارتی همون وجدان که اگه دست نخورده بهش نگاه کنی( یعنی همون ذات پاکی که در همه وجود داره ) همه چیز رو می فهمی.
و دوست دارم به این جمله توجه کنی:
خداوندا تو را پرستش نکردم به طمع بهشتت و نه از ترس جهنمت،تو را پرستش کردم چون لایق پرستشی
علی (ع)
جوابت رو در مورد بهشت و جهنم تو این جمله خواهی گرفت البته ….
By: sam on ژانویه 12, 2010
at 5:43 ب.ظ.
تمرین منبر میکنید آخوند جوان؟ وبلاگ نویس های آخوند یا آخوندهای وبلاگنویس پدیده ای هستند که بیشتر از خدا ناباور ها برام جالبند.راستی چطور شد وبلاگنویس شدید؟
*********************************
سلام وبلاگچی عزيز ،چكار كنيم روزگاره ديگه پای ما رو هم به اين دنيا كشونده تا حالا ميگفتيم انسانها دو دنيا دارند . دنيای مادی (زمين وهفت آسمان)ودنيای معنوی (بهشت ، جهنم،برزخ،زر و…) الان فكر كنم يه دنيای ديگه ای هم بايد بهش اضافه كرد دنيای مجازی(دنيای وبلاگ ،سايت ،چت و كلوپ) خب زندگی در هر دنيايی حق آدميزاده ولی از شوخی گذشته الان دور اون نيست كه فقط بشينی تو مسجد تا مردم بيان خدمتت مطلب بگی الان تو اين انفجار اطلاعات اگه ميخواير حرفت شنونده داشته باشه بايد بری بيرون و هر جا مردم بودند باشی هرچند تو وب .البته بعضيها دل خوشی از اين حضور ندارند .
By: weblogchi on ژانویه 12, 2010
at 5:44 ب.ظ.
شاید باورت نشه اما من در دوران دانشجویی , دبیر کانون فرهنگی و هنری نهاد رهبری در دانشگاه بودم و خوب فرق بین آخوند ها رو تشخیص میدم.همیشه عده ای از یک موضوع ناراضی هستند و عده ای نه! اصل آزادی بیان همینه که یک مبلغ مذهبی با یه خداناباور به یه اندازه اجازه بیان دیدگاه هاشون رو داشته باشند تا اینکه برهان هر کدوم قاطع تر بود طرف دیگر رو قانع کنه , هر چند که من هم از موضع دفاع از خداپرستی و یکتاپرستی با بسیاری از دوستان نهیلیست مناظره دوستانه و به دور از خشم و غضب داشتم. در کل باید پذیرفت که ایران امروز ما جوان هایی دارند که به هیچ روی مثل جوانان دوره میرزای شیرازی یا امام خمینی یکدست و هم اندیشه نیستند و این تفاوت و تنوع رو باید بپذیریم هر چند که با عقاید اون ها هم عقیده نباشیم.
مشترک فیدتان شدیم آخوند جوان….
راستی یکی از بهترین دوستان من یک آخوند ترک خوشتیپ و با مرامه
By: weblogchi on ژانویه 13, 2010
at 10:59 ق.ظ.
برتراند راسل در نقد این نوع نگر ش عکس ان را مطرح می کند و می گوید اگر واقعا دنیایی پس از مرگ وجود نداشته باشد این همه پرهیز و به زحمت انداختن من باعث خسران خواهد شد و اگر هم جهانی پس از مرگ وجود داشته باشد و خداوند عادل باشد از عدل خداوند به دور است که کسی را به اتش جهنم بیفکند که به خداوند اعتقاد نداشت و چون اعتقاد نداشت فرامین او را اطاعت نمی کرد
من نمی دانم که از چه رو شما و بسیاری از روحانیون دیگر این دلیل را برای انجام اعمال مذهبی مطرح می کنید در صورتیکه دلایلی بسیار محکم می توان برای مناسک مذهبی مطرح کرد . از حسن اتفاق به تازگی کتاب» روان کاوی و دین» اثر اریک فروم را مطالعه کرده ام در آن جا دلایل خوبی برای انجام مناسک مذهبی مطرح شده است که البته این فقط گوشه ای از بسیار دلایل گفته شده توسط اندیشمندان مختلف است. از باب » الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه» پیشنهاد می کنم کتاب فوق را اگر تاکنون نخوانده اید، مطالعه نمائید
By: وحید on ژانویه 13, 2010
at 2:09 ق.ظ.
سلام
نوشته ات رو خوندم. به نظرم دلیل محکمی برای نماز خوندن نیاوردی.
طبق گفته های شما:
«از همه مهمتر وقت بذارن و مشغول خم وراست شدن بشن بعدشم يه چيزايي بگن و فرت!تموم بشه »
اگه واقعا نماز خوندن همینه من ترجیح میدم اصلا نماز نخونم. متاسفانه باید بگم نماز خوندن اکثر مردم هم همینطوریه. خودشون هم نمیدونند واسه چی خم و راست میشن و بدتر از همه موقع نماز خوندن چی به خدا میگن!
به نظر من نمازخوندن یا نخوندن معیاری واسه بهشت و جهنم نیست اگه اینطور بود که یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت نبود!
منتظر جوابتون هستم
By: ناشناس on ژانویه 13, 2010
at 2:48 ب.ظ.
سلام
یارب از ابر هدایت برسان بارانی
پیشتر زانکه چو گردی زمیان برخیزم
خیلی خوبه وبلاگ زدید من میشم یکی از خوانندگان همیشگیتون وبلاگتون را از وبلاگ اقای معصومی پیدا کردم امیدوارم که همیشه موفق باشید واجرتون را از خدا بگیرید راستی اسم وبلاگتونم خیلی قشنگه التماس دعا یا حسین
By: الهه on ژانویه 13, 2010
at 11:15 ب.ظ.
09354252764
By: یه طلبه جوان on مِی 16, 2010
at 10:41 ب.ظ.
با سلام
باید خدمتت عرض کنم که یاد مرگ به انسان در جلوگیری از نفسش برای انجام کارهای بد کمک می کنه، یعنی این پدیده طبیعی که نامش مرگه یک نیروی بازدارنده قوی است اما باید به دنبال یک نیروی محرکه قوی نیز بود تا انسان را تنها متوقف نکنه بلکه به سمت جلو و کمال وسعادت هر دو دنیا پیش ببره.
ضمنا با مطلب «فریب قرآنها روی نیزه را نخوریم » به روزم
مثل همیشه منتظر نظرات خوبت هستم
By: مجید on ژانویه 14, 2010
at 8:54 ق.ظ.
salam, خوشحال شدم که میزبان چند لحظه ای برای شما روحانی محترم بودم، البته مثل اینکه مطالب وبلاگ ها را نمی خوانید و فقط در بخش نظرات برا وبلاگ خودتون مشتری و مرید جمع می کنید. بازهم موفق باشید.
By: ana on ژانویه 14, 2010
at 10:23 ق.ظ.
وای اگر از پی امروز بود فدایی
مخلص همه برو بچ مسجدی
بوس بوس
By: ناشناس on ژانویه 25, 2010
at 7:52 ب.ظ.
در جواب شما:
خدا جون نكنه اينهمه داستان! كه راجع به قيامت از اين آخوندها ميشنويم راست نباشه!؟ نكنه واقعا دنيايی ابدی ماورای اين دنيا وجود نداشته باشه!؟نكنه بهشت وجهنمی نباشه !؟ البته شايد خودتو با گفتن «ول كن اين توهمات رو به واقعيات بچسب » موقتا خلاص كنی اما باز هنوز ته دلت سوالات مهم زيادی داری كه سركوبشون كردی!
By: پسر مریخی on ژانویه 30, 2010
at 5:40 ق.ظ.
نه، به هیچکدوم از اونها نمیخندم. به اینکه پیروان هر کدوم از ادیان خودشون رو بهشتی و پیروان بقیه ادیان رو جهنمی میدونند چرا. از اینکه بعضی از اینها خودشون رو موظف میدونن که با زور هم که شده بقیه رو مجبور کنند مطابق دین خودشون زندگی کنند حالم به هم میخوره. اون بمب گزاران انتحاری طالبان هم فکر میکنند دارن برای رضای خدا دختر بچه هایی که به مدرسه میرن رو میکشن. شما به چه حقی ازشون حالت به هم میخوره؟ اونها هم فقط میخوان زندگی ابدی با دختران باکره بیشمار داشته باشن.
By: Disp on ژانویه 30, 2010
at 6:46 ب.ظ.
سلام
من ادمي هستم كه عاشق خدا بودم
برام وجودش خيلي خاص بود
باهاش حرف مي زدم
ولي نمي دونم جي شد
ديكه حسش نمي كنم
رفتم بيداش كنم
ولي
ولي
هيججي حتي قران(مثلا وقتي مي كه كنيز ملكي بر مرد حلاله) قانعم نمي كنه
حالم خوب نيست
شما مي تونيد كمكم كنيد؟
—————————————-
پاسخ مدير:
سيب سرخ عزيز،من هم مثل تو ، من هم از او دورم گويی فرسنگها . هر وقت كه به حرفهاش گوش نميدم انگار از اون فاصله ميگيرم وغرق در امر ونهي نفسم ميشم،اينو بگو اينو داد بزن اينو بخور اونو بنداز ،دل بشكن ، اذيت بكن …. وهزار وسيله ديگه .فكر كنم كه خدا هم از دست ما خسته شده كی به اين بنده پر رو دوباره رو ميده مثل آشغال ميندازنمون دور .اما خدا خدا خدا ! قربون مرامت برم كه هر قدر از ت دور ميشم باز منو بلندتر از گذشته صدا ميزنی … آهای بنده من آهیای بنده عزيزم برگرديد پيش صاحبتون صاحب شما منم نه كس ديگه.سيب سرخ ببين ما تو اين عالم صاحاب داريم. هر قدر دورتر بريم! نترس اگه ته دلت اميد داری اميدت هم از خداست اونه كه ته دلت رو اميدوار ميكنه .اگه خدا نخواد توبه ای انجام نميشه تا واجب بشه خدا بعدااونو قبول بكنه . اگه دوست داری مهمون دعوت كنی بايد خونه دلت رو آب و جارو بكنی تا مهمون عزيزت رنجيده خاطر نشه هر چند اين مهمون بی دعوت هم مياد و از گرد وخاك عصبانی نميشه!سيب سرخ عزيز دوستت دارم !چرا كه منو كمی به اعماق دلم كشوندی .توكل كن به اون وبگو ميخام دوستت داشته باشم ودركت كنم !خودش كارها رو درست ميكنه
By: سيب سرخ on فوریه 3, 2010
at 4:38 ب.ظ.
کارتان قابل تقدیره . وبلاگ نویسیتونو میگم . گر چه حداقل با انسان فرهیخته ای چون وبلاگ تورجان اشام . با دیدگاهتان موافق نیستم ولی سخت خوشحالم که به میدان امدید تا خودتان را درفضای مجازی بیازمائید . قابل تقدیره وغنیمت . میدونی ما به همه جور نگاهی که نماینده بخشی از جامعه (بطورعام ) باشه نیاز داریم ، مهم اینه که همه دیگه رو برسمیت بشناسیم وبهم احترام بگذاریم گر چه موافق نظر هم نباشیم . با مهر احترام
By: mehdi on فوریه 3, 2010
at 11:57 ب.ظ.
سلام و خسته نباشید اول که دیدم یه آخوندی اصلا میخواستم برم چون شما ها اینقدر درغ تحویل این ملت دادین و خودتون هرکار دلتون میخواد میکنید که دین و ایمونی برای این جوونها نذاشتین من با اسلام شما چند تا مشکل دارم :
1-چرا باید بزور عربی رو رو توی کله مردم ایران فرو میکنین؟ مگه نمیشه همین عربیهایی که میخونن همش رو ترجکه کنین و یک ملت فارسی بتونه با زبون خودش با خداش رازو نیاز کنه؟ من خودم تا حالا شاید چند بار قرآن خونده باشم ولی فقط ترجمش رو میخونم . درمورد نماز هم همینطور البته من نمیخونم ولی اگه بخوام یه روز بخونم میرم وتمام ترجه فارسیش رو حفط میکنم و از اول تا آخرش رو فارسی میخونم تا بفهمم چی دارم از خدای خودم میگم. من از تموم عربها بیزارم متنفرم وقتی تاریخ خودمون رو میخونم وقتی میبینم با چه وحشی گری یک مشت گدای پایتی اومدن و چطور اون همه ایرانی رو قتل عام کردن چطوری باید ازشون خوشم بیاد؟
2- من چرا باید بزور مسلمان باشم ؟ چرا حق انتخاب ندارم ؟ اصلا» حرف شما درست اسلام بهترین ،کاملترین، و… دین دنیاست هیچ دینی کامل تر از این دین نیست خوب حالا اگه من نخوام یه چیز خوب رو داشته باشم باید کی رو ببینم ؟ باید اعدام بشم چون محارب میشم؟ شما فکر کن اسلام یه مرسدس 2010 و یک دین دیگه یه پیکان مدل 57 اقا من دوست دارم سوار پیکان بشم هرچند اگه ترمزهاش خوب نیست و هزارتا امکانات از مرسدس کمتر داره . به کسی چه مربوط؟ چرا باید به خودتون اجازه بدین توی مسائل خصوصی مردم تا این حد دخالت کنید یا مسلمون میمونی یا خودتو که اعدام میکنیم دهن فک و فامیلت رو هم سرویس میکنیم که درس عبرتی بشه واسه بقیه ؟ آخه این کجاش حقه ؟ این کجاش آزادیه ؟
3- میخوام بدونم فرق بت پرستی با بوسیدم و لمس کردن یک مکعب ساخته شده از طلا چیه؟
4- بعد اون چه خداییه که به اسمش بندش رو میزنن ، میکشن، تجاوز میکنن، شکنجه میکنن و هزاران گناه دیگه و نمیاد بزنه دهنوتون رو سرویس کنه ؟
به قول خیام :
گویند که دوزخی بود عاشق و مست
قولیست خلاف دل در آن نتوان بست
گر عاشق و مست را دوزخی باشد
پهنای بهشت باشد همچون کف دست
اینا تعدادی از سئوالات من در مورد دینیه که باید با چشم بسته و بدون هیچ سئوالی تا آخر عمرم نتونم عوضش کنم و اگه فردا بچه من از من بپرسه چرا ما مسلمونیم و نمیتونیم دین مونو عوض کنیم باید بگم چون اجازه نداریم چون مارو میکشن چون از خیلی از امکانات محروم میشم و …
خوب چرا ؟ به چه حقی ؟
دنبال جواب از شما هم نیستم چون میدونم شما هم به خاطر موقعیتت و بخاطر شستشوی مغزی که شدی شروع میکنی به یه سری نصیحتها که فقط به درد پای منبرت میخوره .
ضمنا» بنده از 13-14 سالگی تا تقریبا» 21-22 سالگی جزء ادمهای به اصطلاح مومن بودم. کمو بیش ولی الان چندین ساله بخاطر چیزهایی که دیدم از دین برگشتم .
مثل چوپان موسی برای خودم خدایی دارم که خیلی هم بهم کمک میکنه و من هم همیشه شکرش میکنم اما بزبون خودمون به این زبون که بفهمم دارم بهش چی میگم نه اینکه یه مشت عربی بلغور کنم و اخر سر نفهمم که چی گفتم
By: مهران on فوریه 4, 2010
at 11:01 ق.ظ.
من نمي دونم چرا شما ادممهاي مذهبي فقط مي خواهيد آدمها رو از جهنم و آينده و قبر و آخرت بترسونيد!!!!!!!!!!من آدم خيلي مذهبي نيستم ولي با تمام وجودم معتقدم كه خدا واقعا مهربونه و عاشق همه موجوداتيه كه افريده به نظر من بايد واسه اين خوب بود كه خدارو خوشحال كرد و دلش از ما نگيره وگرنه جهنم و بهشت و مرگ تفاسير مادي هستند كه براي درك واقعيت آورده شدند .
——————————————————-
دوست من با اين قسمت حرفتون كه خدا مهربونه ونبايد ازش چهره ترسناك نشان داد موافقم البته شايد منظور اونهايي هم كه ميگن ترس از خدا ،اين باشه كه خدا آنقدر جلال وعظمت دارد كه ماها از هيبتش بايد حساب ببريم وبترسيم
By: ناشناس on فوریه 23, 2010
at 5:02 ب.ظ.
سلام به نظر من خدا همیشه هست .فقط بعضی وقتا ما حسش نمیکنیم .این مشکل ماست نه خدا .
By: بهار on فوریه 23, 2010
at 10:27 ب.ظ.
به نظر من همین شک وتردید در وجود خدا اولین قدم برای رسیدن به اونه.همیشه از تردید که ادم به یقین میرسه.
By: بهار on فوریه 23, 2010
at 10:29 ب.ظ.
خدا به همان اندازه که برای انسانهایی که جز فهمیدن نمیدانند،دیر یاب است برای انسانهایی که جز دوست داشتن نمیدانند به راحتی استشمام بوی گل نزدیک است .دکتر علی شریعتی
اگه واقعا میخواین بدونین خدایی هست یا نه سعی کنید با خوبی کردن به ادمای دیگه خداتونو پیدا کنین .سیب سرخ عزیز من هم شرایطی مثل شما داشتم اما الان خدا رو شدیدا حس میکنم .اونم در اوج ناامیدی .همش به خاطر خوبی کردن به دیگرانه .
By: مینا on فوریه 23, 2010
at 10:35 ب.ظ.
تمام ادیان برای هدایت انسان ونشان دادن راه درست زندگی بوجود امده اگر انسان بتواند وجدان بیداری داشته باشد وفرق بین خوب وبد را بفهمد به نظرمن هیچ احتیاجی به هیچ دینی ندارد .تغییر دین کار بسیار بیهوده ای است چون هیچ دینی بدون اشکال نیست .باترساندن مردم ویا وعده بهشت دادن فقط باعث تظاهر به دینداری میشود بدون اینکه تکامل درونی پیش اید اما خدا یک چیزی ماورای همه اینهاست
By: لاله ظفر on فوریه 24, 2010
at 11:38 ب.ظ.
بسیاری از مردم برخلاف آنچه میگویند ویا گمان دارند .به آخرت باور ندارند . برای این هم توضیح علمی(روانشناسی) وجود دارد.یک مثال ساده اینکه بسیاری کارهایی را که میگویند آدم را به جهنم میبرد انجام میدهند!
By: اکبر on مارس 4, 2010
at 2:19 ب.ظ.
mibinam ke ghaye akhoond khan javabi vase harfe hagh nadashtand bedand ,,,,,ghorboone dahenet mehran jan,harchi shoma gofti manam moafegham
By: فرزانه on آوریل 16, 2010
at 12:47 ق.ظ.
جواب به اقا مهرا ن و… وقتی ادم فکر می کنه می بینه که فارس بودن یا عرب بودن مهم نیست چون هیچ کدوم رو خودش انتخاب نکرده در واقع چیزی ارزش داره که ادم خودش به دست بیاره در مورد تاکید به خواندن نماز به زبان عربی هم مساله خیلی پیچیده تر از این حرف هاست چند وقت پیش یه نانو تکنولوجیست یه سری ازمایش روی اب زمزم انجام داد و این روشن شد که هر کلمه ای روی مولکولها تاثیر میگذارد… از طرفی می دونید که هیچ وقت نمی شه یه کلمه رو توی یه زبان دیگه معنای دقیقا معادل براش پیدا کرد(مثلا ما رحیم رو مهربان معنی می کنیم در حالی که اگه دنبالش بریم می فهمیم معنای دقیقش خیلی کامل تر و تفاوت دار تر هست) نتیجه اینکه نمازی که به عربی خوانده شود با نماز دوبله به فارسی اش نتیجه متفاوت خواهد داشت. حالا شاید بگید چرا خدا زبان بین المللی پرستش رو از اول فارسی نکرده دلیلش میتونه این باشه که زبان عربی هیچ وقت محتوی اولیه اش عوض نمی شه(خصلتشه) تا قران و دین هم زیر سوال بره وشک و شبهه پیش بیاد
—————————————————————————
سلام دوست من
در تكميل بحث شما ميشه گفت كه زبان عربی به اذعان دانشمندان علم ادبيات از كاملترين زبانهاست و همچنين دقيق ترين زبان در القاء مفاهيم ومنظور كامل هر متكلم ميباشد.همچنين اين جملات بر طبق نظريات متعدد علما در اعماق آسمان وتاريخ و دنيا اثرات قابل توجهی دارند بطوری كه اگر چه در ظاهر ما چند تلفظ و جمله بيشتر نداريم اما اين جملات در مسير زندگی طبيعی وزندگی ماوراء الطبيعه ما اثرات ژرف و عميقی دارند لذا وقتی جمله ای به عربی خوانده
ميشود مثلا صيغه نيم خطی ازدواج ، در واقع شما در حال گشودن يك مسيری در جريان طبيعت و ماوراء الطبيعة زندگی خود(زن وشوهر) و حتی ديگران (اقوامتان) هستيد!
By: فراهان on آوریل 20, 2010
at 5:12 ب.ظ.
سلام من همه پیام ها رو خوندم . 24 ساله هستم و از 11 سالگی نماز میخوندم . قرانم هم کم نخوندم . صحبت های آقا مهران واقعا قابل تامله و در واقع حرف دل من بود . چقدر خوبه که مطالعاتمون رو محدود نکنیم به کتاب های دم دست و نظرات مختلف رو بخونیم و کورکورانه تقلید نکنیم . من امروز به باورهایی و حقایقی رسیده ام که 24 سال بود محروم بودم . هم خوشحالم و هم ناراحت . خوشحال از اینکه به دیدگاه های جدید و صحیحی رسیده ام و ناراحت از اینکه عمرم بس تباه شد .
By: محسن on مِی 20, 2010
at 9:20 ب.ظ.
كلي مطلب نوشتم، يه جورايي دردودل ولي پاكشون كردم، بي خيال…
قشنگ بود، هم مطلبتون، هم كامنتها، با اينكه دلم گرفت ولي خوشم اومد.
By: بهار on ژوئیه 31, 2010
at 1:47 ب.ظ.
سلام دوست عزیز
مطالب جالبی داری پس شما و تمام خوانندگان را دعوت می کنم در بحث داغ ما شرکت کنید بی ربط به مطلب شما نیست
منتظرم
By: آرام on آگوست 26, 2010
at 1:53 ب.ظ.
سلام
خیلی دوست دارم خدایی وجود داشته باشه
4ساله هرچی صداش میزنم صدامو نمی شنوه
By: زرا on سپتامبر 3, 2010
at 11:08 ب.ظ.
میگن خدا هست من هم نماز میخونم هم قرآن هم دعا
اما از خدا خبری نیس
یعنی قهره؟
By: زرا on سپتامبر 3, 2010
at 11:12 ب.ظ.
سلام.من اولش به خدا اعتقاد داشتم ولي بعد وبه مرور زمان دنبال يه دليل قانع كننده شايدم يه معجزه بودم كه هرگز هيچكدومش رو حس نكردم.علاوه بر اون وقتي صبح تا شب التماسش ميكردم كه بفهمم كيه اوني كه از بچگي در موردش باهامون صحبت ميكردن و ما هرگز نديديمش.چطور ديگران از من انتظار دارن بهش اعتقاد پيدا كنم وقتي جواب التماسهامو نميده وقتي حرمت گريه هاي بندش رو نگه نميداره وبهش كمك نميكنه توي زندگيم يه اتفاقاتي افتاده كه از زندگي سير شدم به پوچي رسيدم حتي تا مرز خودكشي هم رفتم.نميتونم بي هدف زندگي كنم در حالي كه هرچي بدوي بيشتر به پوچي ميرسي.لطفا كمكم كنيد.
By: آوا on اکتبر 10, 2010
at 12:50 ق.ظ.
خواهر عزيز از اينكه سفره دل خود را در اين جا باز كرده ايد مشخص است كه واقعا خسته ايد و دنبال رهايی و نجات از اين گرداب تشويش و وسوسه وهيچ انگاری (نيهيليسم) هستيد .
يكی از درهای ورود شيطان در افكار آدمی القای اين شك وشبهه ها در مورد خداوند در قلب انسانهاست ، خوب است بدانيد كه خداوند اين لغزشهای فكری را بخشيده وتا زمانی كه انسان جامه عمل به آنها نپوشانده عقابی بر آنها مترتب نميشود .اما بهترين را ه رهايی اينست كه هميشه و هنگام مواجهه با اين تشويشات فكری ذكر خدا گوئيد و به خدا پناه بريد از شر شيطان رانده شده.به نظر بنده بهترين دليل قانع كننده برای شما اينست كه هر لحظه نيازتان به يك نجات دهنده را احساس ميكنيد از اين احساسات واعتقادات را در خود بيش از پيش احساس ميكنيد شما احساس ميكنيد كه نياز به كمك داريد اما جرات نداريد نجات دهنده ای برای خود تصور كنيد شما در حالی كه به نجات دهنده اعتقاد داريد به همان نجات دهنده هم شك داريد!
البته اينكه ميبايست در مورد مبدا ومعاد تحقيق شود يك حقيقت عقلی است وشما در هر حال بايد برای قبول اعتقادات خود ادله كافی داشته باشيد اما اين به معنای دين نداشتن تا زمان يقين كامل نيست
خواهر گرامی شما نميتوانيد به صرف عدم اطلاع از ادله پذيرش وجود خدا دست به بی دينی بزنيد چرا كه احتمال وجود خدا يك احتمالی هست كه در صورت اثبات مسائل فراوانی را بدنبال دارد و چون جانب احتمال ، مساله مهمی هست نميتوان به راحتی گفت تا دليل قانع كننده ای نداشته باشم خدا را قبول ندارم
عين اين هست كه يك ظرف مايع مقابل شماست ، همه اطرافيان بدون اينكه ببينند كسی سم ريخته بنا به دلائلی كه خودشان را قانع ميكند! اعتقاد دارند كه داخل آن سم ريخته شده اما حال شمائيد واين ظرف آيا ميتوانيد به صرف اينكه دلائل موجود قانعتان نكرده آن را سر بكشيد؟!
قطعا به اين دليل كه احتمال مرگ خيلی مساله مهمی هست از نوشيدن آن اجتناب ميكنيد حالا چگونه با توجه به اينكه امكان بودن خدا يك امكان مهمی هست چگونه به صرف نداشتن دليل خيلی خوب از آن اجتناب ميكنيد ضمن اينكه شما هيچ دليلی درباره اينكه به چه دليل مسلك بی دينی وبی خدايی را انتخاب كرديد نداريد انتخاب اين مسلك هم دليل ميخواهد .
ان شاء الله كه موفق شويد از اين گرداب سخت با موفقيت عبور كنيد
By: shabtaab on اکتبر 18, 2010
at 6:08 ب.ظ.
اگر بخواهيم به تمام عقايد و انديشه ها و تجزيه و تحليل ها جواب گفت مثنوي هفتاد من كاغذ شود ( بقولي زياد طول مي كشد ) ولي فرق اعتقاد به خدا و روز قيامت و دنيا بعد از مرگ كه هست يا نيست و يا جهنم هست يا نيست –
اعتقاد نداشتن چه نفعي براي شخص ايجاد ميكند غير از اينكه هركاري دلش بخواهد انجام دهد و حرام و حلال و ثواب و گناه را اعتقاد نداشته باشد در اين صورت هر پسري مي تواند با خواهرش كه نزديكترين فرد به او است ازدواج كند و حرام و حلال معني ندارد و آزادي خواهد داشت كه هر كاري انجام دهد – در اصل همه مي توانند در بي امني كامل و بي امنيتي باشند بخاطر اين اعتقادات است كه كلانتري و دادسرا و دادگاه و هزاران جاهائي كه كار خلاف انجام شده بوجود آمده است .
اعتقاد داشتن به اين مسئله در انسان محدوديت هاي بوجود مياورد كه انسان حق و حقوق ديگران را پايمان نكند و ديگران را بخاطر پول و مال و منال نكشد و به زن و دختر ديگران تجاوز نكند و قتل و جنايات و دزدي و هزاران كاري هاي خلاف انجام ندهد و اگر ايمان به يقين داشته باشد كه بعد از مرگ دنياي ديگري است و روح انسان كه موجب حركت و بقا و حيات انسان است تمام اعمال انسان را كه در زندگي ضبط و ثبت مي كند مانند نرم افزار موبايل كه در صورت روشن نبود موبايل نمي تواني اس ام اس و شماره اي را بگيريد و يا جواب بدهي – روح هم در جسم مانند اين عمل مي كند و تمام اعمال انسان توسط روح ثبت و ضبط مي شود حتي تعداد پلك زدن و تعداد نفس كشيدن و فكر و انديشه كردن و هزاران كارهاي كه انسان ضبط مي كند و اين پرونده انسان در آخرت خواهد بود كه حتي درد و احساس و انديشه و فكر و تجزيه و تحليل از روح است و جسم عضوي است كه با نبودن روح جسد بيجان مانند موبايل است كه بدون نرم افزار – سخت افزار بدرد نمي خورد و در هندوستان و كشورهاي ديگر جسد را مي سوزانند و روح اصل حقيقت انسان در دنياي بعد از مرگ و روز قيامت است و اعمال خوب در بهشت به پاداش ميرسد و اعمال بد به جهنم واصل مي شود – اعتقاد و ايمان به يقين به اين مسئله سبب مي شود تا :
انسان يك عامل بازدارنده اي داشته باشد تا به قتل و جنايات انجام ندهد و تمام جنگ ها ي جهاني اول و دوم و جنگ هاي قبل از آن و بعد از آن و در آينده همه نشات گرفته از بي ايماني و بي اعتقادي به يقين به دنياي بعد از مرگ است كه انسان با بي ايماني به اين مسئله در جامعه جهاني در امنيت خواهد بود و كمك كردن به همديگر و حل مشكلات همديگر و نجات بشر از فقر و اعتقاد به ثواب و گناه و حلال و حرام سبب مي شود تا انسانها خود را كنترل كنند به ناموس مردم تجاوز نكنند و به دزدي نروند و براي شكم پر كردن انسان ها را نكشند .
بطور كلي اين دنيا با اين عظمت فقط براي به دنيا آمدن و بزرگ شدن و كار كردن و خوردن و مدفوع كردن ( ريدن ) و دفع شهوت به وجود نيامده است و اگر دنياي ديگر نباشد خالق و آفريننده اين عظمت عظيم بعد از مرگ به پشيزي نمي ارزد و اين اعتقاد و ايمان به يقين همه را بسوي دوستي و محبت و ياري به همديگر مي كشاند – و اگر فرضا دنيا ديگر نباشد كه هست – انسان بايد براي امنيت جامعه بشري اين نسخه و منطق و فلسفه را بايد بوجود بياورد تا همه مردم روي زمين در امنيت زندگي كنند
By: عمران on اکتبر 19, 2010
at 7:18 ب.ظ.